|
یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, :: 16:31 :: نويسنده : مهدیه
دوستت دارم ای عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام ، تو را میخواهم ای تو که آنقدر دور شده ای از من که دیگر نمیبینمت ، و این قلب من است که شاید حسرت داشتن تو را برای همیشه داشته باشد دوستت دارم ای تو که هر چه فکرش را میکنم برای من برای قلبم و احساسم مثل و مانندی نداری و می آیم به سویت ، دنبال میکنم عطر و بویت ، پا میگذارم جای قدمهایت تا شاید در این راه دوباره همسفرم شوی ، دوباره نفس بدهی به تنی که آنقدر رفته که بی نفس است نمیخواستم هرگز در راه عشق تو بسوزم ، دلم میخواست با تو بمیرم ، با تو بروم به سوی روشنی ها دوستت دارم ای پاکترین لحظه ی زندگی ام ، دور از تاریکی ها فرار از هوس ها ، لذت تو را داشتن و لذت آنچه در این دنیا هیچ چیز بالاتر از آن نیست با ارزش تر از تو نیست در این دنیا ، بعد از تو هیچکس نیست جز خدا تو که رفتی ،من احساس تنهایی نمیکنم ، تو در قلبمی من این جرم شکستنت را شکایت نمیکنم ای تو که در قلبمی ،میدانستم که اگر قلبم را بشکنی خودت خواهی شکست ، قلبم را جدا از خودم دانستم، شیشه ی وجودم شکست غمها را خودم کشیدم و همه چیز به خیر گذشت دوستت دارم ای عاشقانه ترین شعر زندگی ام و مینویسم برای تویی که حتی اگر خاطره شوی همیشه جایت در قلبم میماند اگر برای همیشه رفتنی شوی ، همیشه برایت میمانم میمانم تا فکر نکنم نیستی ، به خیال اینکه شاید بیایی به خیال اینکه شاید سری به قلبم بزنی و حالی از دلتنگی هایم بپرسی حال و روز مرا نمیبینی ، این لحظه شماری ها را نمیبینی من هنوز دنبال توام ، هنوز هم در پیچ و خم جاده زندگی چشم انتظار آمدن توام دوستت دارم ای تو که نمیدانم کجایی ، یادی از من میکنی یا در حال فراموش کردن مایی نمیدانم ،میدانی که دوستت دارم ، یا شاید این حس را تنها من به تو دارم....
یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, :: 16:27 :: نويسنده : مهدیه
نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت در گوشم زمزمه میشود و مرا آرام میکند آن عشقی که میگویند تو نیستی تو معنایی بالاتر از عشق داری و برای من تنها یک عشقی.... از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم باارزش تر از تو ، تو هستی که عشقت در قلبم غوغا به پا کرده قدم به قدم با تو ، لحظه به لحظه در فکر تو ، عطر داشتنت ماندن خاطره هایی که مرور کردن به آن در آینده ای نزدیک دلها را شاد میکند و رسیده ام به تویی که آمدنت رویایی بوده در گذشته هایم و رسیده ام به تویی که در کنار تو بودن عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام است پایانی ندارد زندگی ام با تو ، آغاز دوباره ایست فردا در کنار تو فردایی که در آن دیروز را فراموش نمیکنم ، آنگاه که با توام هیچ روزی را فراموش نمیکنم که همه آنها یکی از زیباترین روزهاست و شیرین ترین خاطره ها ، و گرم ترین لحظه ها سر میگذارم بر روی شانه های تو ، آرامش میگیرم از صدای تپشهای قلب تو دلم پرواز میکند در آسمان قلبت ، میشنوم صدای تپشهای قلبت اوج میگیرم تا محو شوم در آغوشت تا خودم را از خودت بدانم ، تا همیشه برایت بمانم چه لذتی دارد تا صبح در آغوش تو بخوابم تا ببینم زیباترین رویاها ، فردا که بیدار میشوم حقیقت میشود همه ی رویاها و اینجاست که عاشق خیالات با تو بودن میشوم ، و به عشق این خیالات دیوانه میشوم حالا من مجنونم و تو لیلای من ، همیشه میمانیم برای هم و میسازیم یک قصه ی عاشقانه دیگر با هم ... بر میگردیم به دیروزی که گذشت ، خاطره ی شیرین فردا بدجور به دل نشست و میدانیم زندگی مان عاشقانه خواهد گذشت هم دیروز و امروز و هم فرداهایی که خواهد رسید
|