خدای عشق و زیبایی
درباره وبلاگ


سلام ممنونم که وبلاگ من رو انتخاب کردید اگر نظر بدین ممنونتون میشم

پيوندها
lov6
جالب
زیر سایه خدا
عشق من وتو!
حرف دل
دخترك دلشكسته
زيباترين وبلاگ (شاهورد)
حريم عشق
sms و اخبار روز
سایت تفریحی
پرنیا و حوریا
غمگین خسته
اهریمن موزیک 121
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جالب و آدرس hatoor.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









نويسندگان
مهدیه

آخرین مطالب


 


گاه می اندیشم

 

 

خبر مرگ مرا با تو چه کس میگوید ؟

 

آنزمان که خبر مرگ مرا

 

از کسی می شنوی .روی تورا

 

کاشکی میدیدم ...

 

شانه بالا زدنت را . بی قید

 

و تکان دادن دستت که مهم نیست زیاد

 

و تکان دادن سررا که .

 

-عجیب !عاقبت مرد ؟

 

-افسوس!

 

کاشکی میدیدم !

 

من به خود میگویم :

 

چه کسی باور کرد

 

جنگل جان مرا

آتش عشق تو خاکستر کرد؟؟؟؟

 

 

نظرات (2)
 
یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:تنها,خنجر,دلشکسته,آه,شعر,شعر کوتاه,شعرکوتاه غمگین,, :: 22:19 :: نويسنده : مهدیه

 

 

تو اگر می دانستی که چه زخمی دارد

گه چه دردی دارد

خنجر از دست عزیزان خوردن

از من خسته نمی پرسیدی

آه ای ....

چرا تنهایی ...!!!؟؟؟

نظرات (1)
 

 



مدت زيادي از تولد برادر ساكي كوچولو نگذشته بود . ساكي مدام اصرار مي كرد به پدر و مادرش كه با نوزاد جديد تنهايش بگذارند

پدر و مادر مي ترسيدند ساكي هم مثل بيشتر بچه هاي چهار پنج ساله به برادرش حسودي كند و بخواهد به او آسيبي برساند . . . .



ادامه مطلب ...
نظرات (1)
 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد