|
چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:پنجره,پنجره عشق,سنگ,دوست داشتن,خدا,منتظر,شكست,قلب,زندگي,گل سرخ,باران,خنديدن,غم,دل تنگ,زخم,دل,دل سنگ,صدف,دريا,ماه,گمشده,, :: 11:50 :: نويسنده : مهدیه
سالها رفت و هنوز يك نفر نيست كه بپرسد از من كه تو از پنجره ي عشق چه ها ميخواهي ؟ صبح تا نيمه شب منتظري همه جا مي نگري ...... براي خواندن شعرها به ادامه مطلب برويد
ادامه مطلب ...
در زمان های گذشته، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و … ادامه مطلب ... |